من یه مامان منتظرم

بدون عنوان

سلام امروزجمعه ده مهرهست ویکهفته مونده به اینکه نتیجه اقدام اینماه چی میشه استرسم نسبت به قبلا کم شده ولی بازم نمیشه که ازفکرش دربیام مهدی شوهرم مدام میپرسه ازکارن ...عرشیا...روشنا ...: اسمای بچه های احتمالی دراینده:چه خبرومن بازم میخندم میگم هیچی مگه دست منه  ازانتظارجونمون به لب رسیده چقدره دیگه بایدمنتظرباشیم رونمیدونم ولی مجبوریم راهی نداریم ...
10 مهر 1394

شروع اقدام این ماه

جواب عکس رنگی رحمم رودیروزعصرواسه دکتربردم وگفت خداروشکرهیچ مشکلی نداری ومیتونی اینماه اقدام کنی واگه خدای نکرده باردارنشدی برام دارونوشت که ماه بعدش استفاده کنم.خدایاشکرت راضیم به رضای خودت اینماه هم چشم امیدم به کرم وعنایتته امروزروزعیدقربانه کلی پیام تبریک میاد خدایاکاری کن سال دیگه مثل این روزدامنم سبزباشه ومنم به یمن اجابتم حیوون قربونی کنم...خدای من بشنوصدایم ...
2 مهر 1394

انجام عکس رنگی

سلام امروزبلاخره بعدازیه هفت ه انتظارواسه عکس رنگی رفتم گفته بودن صبح زنگ بزنم ونوبت بگیرم خانم پشت خط گفت غذابخوروشیاف دیکلوفناک استعمال کن وساعت2ظهربیا منم چندقاشق غذاخوردم وازبس استرس داشتم لب به چیزدیگه نزدم شیافوهم چون توخونه نداشتم نزدم ورفتیم بسمت قتلگاه وانجاهفت خانم دیگه مثل خودم وامده بودیم که عکس بگیریم همه بدترازخودم اظطراب داشتن من نفرپنجم بودم رفتم وباتمام ترسی که داشتم انجامش دادم واومدم بیرون هرچنددرد داشت ولی تحملش کردم شایدم امپول مسکن وقرص مفنامیک باعث شده بود دردوکمتراحساس کنم به هرترتیب این مرحله روهم گذروندم منشی گفت مشکل خاصی نداری ولی بایدنشون پزشکت بدی حالاتافردابرم نتیجه روبه دکترتحویل بدم ببینم ایشون چی می...
30 شهريور 1394

اجابت دراه است

اینمدت کلی وبلاگهای مامانایی که مثل خودم انتظارنی نی رومیکشیدن وکلی غصه میخوردن رومرورمیکنم اینوبگم خداروشکراکثریتشون نی نی دارشدن وخدااوناروحاجت رواکرده ولی نکته قابل توجهش این بودهیچکسوندیدم اندازه من به تعدادسالهایی که من انتظارکشیدم اونم انتظارکشیده باشه ازیه طرف غمگینم وناراحت که چرامن بایدیازده سال غم بی فرزندی بکشم وچراااا من؟؟؟ ازیه طرف میگم امتحان سخت خداشامل همه کس نمیششه لابدیه چیزی درمن دیده که اینطوری امتحانم میکنه واین فکرباعث میشه به خودم دلداری بدم که نسترن بازم صبرکن صبرکن صبرکن...اجابت درراه است ...
27 شهريور 1394

رویای ناتمام

چندروزپیش فکرای جالبی اومدبه ذهنم اینکه ازبس انتظارکشیدم خسته شدم ازبس ازخداخواستم بهم نی نی بده بریدم خودم ازرورفتم ...داشتم فکرمیکردم اگه میشدومیتونستم برم عرش خدااونجایی که هیچکسوراه نمیدن  و ورودممنوعه برم اونجادرشوبکوبم اونقدربکوبم که نگهبانش بابداخلاقی دروبروم بازکنه منم بدون معطلی جلدی بپرم داخل وهرچی صدام کنن به روم نیارم وخودموبرسونم قسمت نی نیای منتظر اذن ورودبه دنیا ...برم نی نی خودموصدابزنم اونقدرصداش کنم که صدام بگیره دنبالش بدووام وببینم یه گوشه کزکرده وتوخودشه ازدوری مامان وباباش برم سمتشووبغلش کنم بگم انتظاربسراومدبدوبریم که مامان اومده دنبالت بیابریم خونمون دیگه ازعذاب دوری وهجرخلاص شدیم اونم بچسبه بهم محکم محکم و...
27 شهريور 1394

تجویزاینماه دکترمساوات

چندروزپیش رفتم دکتر چون مشکل خاصی نداشتم وباردارنمیشدم برام عکس رنگی تجویزکردن خیلی میترسم بدجورهول برم داشته ولی ته دلم خوشحالم که خداکنه مثل خیلی ازمامانابعدازعکس رنگی بارداربشم وانتظاربسربرسه چون کم کم به ته خط رسیدم وازخداخواستم بزودی زوداجابتم کنه که اگه طاقتم طاق شد به سرم نزنه ناشکری کنم واجرتماما این سالها بغض وکمبود وتحقیرو...ضایع بشه خدایا کمکم کن توانتظارنمونم ...
26 شهريور 1394

امروزپنجشنبه 26شهریور94

سلام من نسترن هستم ویازده سال پیش باهمسرم ازدواج کردم دوران عقدسختی روپشت سرگذاشتیم بدلیل عدم تفاهم وعدم شناخت همدیگه یکسال بعدعروسی کردیم وزودفهمیدیم که توبچه دارشدن مشکل داریم اول همسرم ااز داد ومشخص شد بلهههه اوضاع خرابه ودکترا ماروارجاع دادن به کلینیک ناباروری ابن سینا توتهران ازسختیای رفت وامد به شهربزرگ واسکانمون وهزینه ها ونگرفتن نتیجه باوجودچهاربارای وی اف و... اویل همسرم میگفت میتونی طلاق بگیری وپی زندگیت باشی من نمیتونم بچه دارشم ولی هرکاری کردم نمیتونستم فکرشوبکنم که مهرطلاق روم بیفته پیش خودم میگفتم امسال نشه سال دیگه حتمابچه دارمیشیم وهمینطورسالهاگذشت وگذشت تا الان که یازده سال میگذره ومن بازم ای وی اف کردم و...
26 شهريور 1394