امروزپنجشنبه 26شهریور94
سلام
من نسترن هستم ویازده سال پیش باهمسرم ازدواج کردم دوران عقدسختی روپشت سرگذاشتیم بدلیل عدم تفاهم وعدم شناخت همدیگه یکسال بعدعروسی کردیم وزودفهمیدیم که توبچه دارشدن مشکل داریم اول همسرم ااز داد ومشخص شد بلهههه اوضاع خرابه ودکترا ماروارجاع دادن به کلینیک ناباروری ابن سینا توتهران
ازسختیای رفت وامد به شهربزرگ واسکانمون وهزینه ها ونگرفتن نتیجه باوجودچهاربارای وی اف و...
اویل همسرم میگفت میتونی طلاق بگیری وپی زندگیت باشی من نمیتونم بچه دارشم ولی هرکاری کردم نمیتونستم فکرشوبکنم که مهرطلاق روم بیفته پیش خودم میگفتم امسال نشه سال دیگه حتمابچه دارمیشیم وهمینطورسالهاگذشت وگذشت تا الان که یازده سال میگذره ومن بازم ای وی اف کردم ونشده که بشه البته یکبارباردارشدم واونم چه غوغاییی بپاشد تمام اطرافیان ودوست واشنابرام خوشحال بودن ولی خدانخواست ونی نیم توی هفت هفتگی قلبش ازحرکت افتاد ومنو لایق مادری ندونست
حدودهفت ماه ازاون قضیه میگذره ولی هنوزنتونستم به مراد دلم برسم شوهرم خیلی بچه دوست داره وزجرکشیدنشومیبینم هم اون هم خودم وهم خانوادهامونو ولی تاخدا نخواد مگه میشه؟ تا اون بالایی نخواد مگه ما میتونیم کاری بکنیم