من یه مامان منتظرم

سونوی ان تی

1394/10/24 13:21
نویسنده : نسترن
626 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وروزبخیر...

بلاخره روزسونوفرارسیدوواسه ساعت8شب نوبتم زده شد.بازهم هزاردلشوره

وخداخدا بازهم هزارنذرونیازبازهم من ومهدی ولحظه های انتظار...لحظه هایی که

تب وتاب واضطراب ولمون نمیکرد .اسمم روکه صدازدن انگاریه چیزی تووجودم اب

شد یه ضعف وسستی ازشدت استرس بهم دست داد تارفتم وسرتخت خوابیدم

ودکتراومدفقط دعا میکردم. خداروشکرهمه چی خوب بود ودکترراضی ازسونوی من

جنین روهم بهم نشون داد سرشو پاهاشودستشو صدای قلبشو...همون

موقع نفس راحتی کشیدم وگریه هاموقورت دادم واسه توخونه. الهی شکرتخستهمحبت

پسندها (8)

نظرات (7)

مامان مهدیه
27 دی 94 9:05
خداروشکر.ایشالا به سلامتی
پروین
29 دی 94 14:22
عزیزم الهی که بسلامتی بغلش میگیری هر وقت میام وبلاگت کلی خوشحال میشم مواظب خودتو جوجت باش . استرسسسسسس مممممنوعععععع
هدیه
30 دی 94 1:32
سلام عزیزم خداروشکر که همه چی خوبه و ان شالله تا آخرش خوب باشه و بارداری خوبی داشته باشی نازنینم
سحر
30 دی 94 9:07
سلام عزیزم میشه بپرسم نزدیکی هات چطوری بود؟یعنی شب در میون بود یا....؟
بابای گل رخ
4 بهمن 94 15:38
موفق باشید .
سحر
6 بهمن 94 13:08
مررررسی عزززیزم که جواب سوالمو دادی
بابای ساجده
17 بهمن 94 13:29
خدایا شکرت